اصلیترین دلیل " هوشمندانهتر، نه سختتر" کار کردن این است که با تلاش کمتر کار بیشتری انجام دهیم، تا با روشی کارآمدتر از قبل، سریعتر به نتیجه پایانی برسیم. به عبارت دیگر " به جای آن که 10 مرد را به کار بگیریم تا یک سنگ بزرگ را حمل کنند، چه طور است 10 چرخ بسازیم تا سنگ را حمل کنند و یک نفر هم آن را هدایت کند؟"
کلید "هوشمندانهتر" کار کردن این است که با روشهای خلاقانه راه حلهایی پیدا کنیم که برخلاف آزمون و خطا باشند: "سخت کار کردن". عده زیادی طولانی کار کردن را با هوشمندانه کار کردن اشتباه میگیرند. آنها سخت تلاش میکنند، استرس میگیرند، دستپاچه میشوند و فکر میکنند که همه اینها نشانه درست کار کردن آنهاست. گاهی اوقات همین طور است، اما بعضی وقتها برعکس آن است. اینها میتوانند نشانه آن باشند که شما راه دشوارتر را انتخاب کردهاید. شما سعی میکنید همه کارها را خودتان انجام دهید. مدیران، کاپیتانها و رهبران ارکستر همگی خصوصیت مشابهی دارند: آنها اسباب آلات موسیقی را نمینوازند، آنها ارکستر را رهبری میکنند. کسانی که کارهای سخت و دشوار انجام میدهند، سنگتراش، وزنه بردار یا ویولونیست نیستند. بلکه کسانی هستند که بهخوبی میدانند برای کارشان به چه چیزهایی نیاز دارند و فرد مناسب برای انجام آن را پیدا میکنند. بنابراین وقتی ویولونیست اول میگوید " چرا شما رهبر گروه هستید؟ من در کاری که انجام میدهم بهترین هستم" رهبر گروه جواب میدهد " من مسئولیت دارم تا به شما فرصت بدهم در کاری که انجام میدهید، بهترین باشید. من این امکان را برای شما فراهم میکنم."
برای آن که "هوشمندانه" کار کنید باید بدانید که چه چیزهایی را نمیدانید. باید با میل و رغبت بگویید: " این کار در مهارت من نیست و من به کسی نیاز دارم که بتواند این کار را برای من انجام دهد." باید آنقدر بدانید تا جزییات ریز اجرای کار را درک کنید، اما نه آنقدر که خودتان را در هر کاری کارشناس بدانید و بنابراین بگویید که به کمک هیچ کس نیاز ندارید. با این ذهنیت به هیچ کجا نمیرسید. نتیجهاش آن میشود که مجبور میشوید تا دیر وقت در محل کارتان بمانید و کارهای دیگران را انجام دهید، چون به جای آن که تماشاگر جنگل باشید، بیش از حد روی درختها تمرکز کردهاید.
برای آن که در زندگی هوشمندتر کار کنید نه سختتر به این نکات توجه کنید:
1- سپردن کارها به دیگران: ساعتها را مدیریت کنید
این موثرترین راه برای انجام سریعتر، بیشتر و بهتر کارها است. سپردن مسئولیت به دیگران. به جای آن که سعی کنید تمام کارها را خودتان انجام دهید، از کمک کسانی که دور و بر شما هستند، بهره بگیرید. فکر کنید اگر بخواهید 10 جعبه را از اتاق خواب خود به نزدیک درب ورودی ببرید چقدر طول میکشد. حالا تصور کنید که اگر این کار را به 9 نفر بسپارید. 10 بار رفت و آمد به یک بار تبدیل میشود. بخصوص در جهان کسب کار که "محصول" شما اغلب مدیریت ساعتها است، سپردن کارها به دیگران موثرترین راهکار است.
2- یک بار تولید کنید/ کار قبلی را دوباره هدفگذاری کنید
به جای آن که هر کاری را از ابتدا آغاز کنید، ببینید از آنچه قبلاً ساختهاید، میتوانید دوباره استفاده کنید ( دوباره و دوباره). منظور اصلی از کارایی این است که کاری را یک بار انجام دهیم و بیش از یک بار از آن استفاده کنیم. هر چه تعداد استفاده از آن بیشتر باشد، " هزینه ساخت" تئوری خود را پاییتر میآورید، چرا که میتوانید در انتها چیز متفاوتی بسازید.
3- وظایف خود را دستهبندی کنید
داشتن یک لیست وظایف از 50 کار مختلف، آزاردهنده است، و بدتر از آن این است که تلاش کنیم تا بین حالتهای فکری مختلف در نوسان باشیم: لیست وظایف میتواند خلاقانه یا تحلیلی یا غیره باشد. اگر به طور تصادفی به پایین لیست بروید، انرژی زیادی را باید به خاطر پرداختن به تقاضاهای مختلف از دست خواهید داد. شما میتوانید لیست وظایف خود را دسته بندی کنید. برای مثال کارهای خلاقانه، امورمالی /ارقامی و غیره. این کار به شما کمک میکند تا سریعتر و به شکل موثرتری از یک کار به سراغ کار دیگر بروید.
4- از قبل برنامهریزی کنید
منظور این است که از قبل بدانید که قرار است در آن روز چه کارهایی انجام دهید. اگر برای شما مشخص شود که قبل از قدم گذاشتن به داخل اداره، قبل از باز کردن ایمیل در آن روز، قبل از پرداختن به تقاضاهای دیگران به چه چیزهایی نیاز دارید، به طور حتم میتوانید موثرتر عمل کنید. اگر بتوانید از قبل برای روز، هفته، ماه یا حتی سال خود برنامهریزی کنید، متوجه میشوید که کجا قرار است بروید و حتی درک بهتری از رفتن به آنجا را خواهید داشت و همین باعث میشود که لیست وظایف خود را به صورت معنادارتری بسازید. وقت خود را صرف کارهایی کنید که شما را سریعتر به اهدافتان میرسانند.
5- هوش جمعی خود را ارتقاء دهید
هدف از مطرح کردن خلاقانه مسائل این است که بدانیم که ما پاسخهای کاملی برای آنها نداریم. چگونه میتوانیم این مسائل را حل کنیم؟ دانش عمیق و تخصصی، یک چیز نادر و ارزشمند است. به جای آن که سعی کنیم تمام کارها را خودمان انجام دهیم (سخت کار کردن)، باید با افرادی در ارتباط باشیم که کارشناس هستند و تخصص آنها را به کار بگیریم (هوشمندانه کار کردن). هوش جمعی که ما آن را " اتاق ایدهها" مینامیم در واقع تلفیقی است از بهترین و درخشانترینها در حوزه صنعت/ جاویژه که مشاورههایی را ارائه میدهند که برای ارتقاء پروژه به سطحی که ممکن است خارج از عهده یک فرد باشد، لازم هستند. به طور خلاصه: ما میدانیم که چه چیزهایی را نمیدانیم-- و این نکته خوبی است.
به این مطلب چند ستاره میدهید؟(امتیاز: 4.8 - رای: 2)
- منبع: ماهنامه شبکه